قصه من و عشق تو...

ساخت وبلاگ
هر بار که پدرم برنج جدیدی می خریدمادرم پیمانه را کمتر از همیشه می گرفتمی گفت طریقه ی طبخِ برنج هابا هم فرق داردهمه شان یک جور دم نمی کشندنمی شود طبقِ یک اصل و برنامهپیش رفت !برای همین بود که بارِ اولمقدارِ کمتری می پخت تا به قولی برایِ دفعاتِ بعدی پیمانه دستش بیایدیا اگر خراب می شداسراف نکرده باشد !آدم ها هم دقیقا همینندقبل از اعتماد و بذلِ محبتآن ها را خوب بشناسیداز تنهاییِ تان به هرکس و ناکس پناه نبرید !نه هر آدمی لایقِ همنشینی استنه می شود با تمامِ آدم ها یک جور تا کرد !بعضی ها جنسشان از همان اولش خراب است و با هیچ اصل و منطقی اندازه ی باورهای شما قد نخواهند کشیدحواستان باشدمبادا محبت و توجهِ خودتان را اسراف کنید ! قصه من و عشق تو......
ما را در سایت قصه من و عشق تو... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabzroo بازدید : 86 تاريخ : پنجشنبه 20 بهمن 1401 ساعت: 14:19

برای هیچکس آن‌قدرها مهم نیست که تو تا چه اندازه غمگینی و داری لابلای نقاب آرامش و سکوتت چقدر رنج میکشیانسان‌ها فقط چهره‌ی خندان و روی گشاده‌ی تو را میخواهندبرای هیچ‌کس تحمل یک چهره‌ی گرفته و یک حال نگران، منفعتی نداردانسان‌ها معمولا در روزهای آسانی کنار تو می‌مانندروزهای سخت، آدم‌های سخت و دوستان سخت و رفیق‌های سخت میخواهد..ولی تو آدم‌ها را دوست داشته باشحتی اگر برای هیچ‌کدامشان اهمیتی نداشته باشد که تو درست همین لحظه که آرام و خون‌سرد مقابلشان ایستاده‌ایدر اعماق کدامین پرتگاه اندوه داری دست و پا میزنی.... قصه من و عشق تو......
ما را در سایت قصه من و عشق تو... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabzroo بازدید : 96 تاريخ : پنجشنبه 20 بهمن 1401 ساعت: 14:19

⁣"آدم حسابی باشیم"آدم حسابی‌ها وقتی اشتباهی می‌کنند،نمی‌ترسند،فرار نمی‌کنند،معذرت‌خواهی می‌کنند.آدم حسابی‌ها وارد هر رابطه‌ای نمی‌شوندآدم حسابی‌ها یا تنها هستند و تنها عشق می‌کنندیا وقتی وارد رابطه‌ای می‌شوند،وفادار می‌مانند.آدم حسابی‌ها وقتی ازدواج می‌کنند،نفر سوم زندگی‌شان می‌شود یک جفت پای کوچک،که زندگی‌ را برای هر دو شیرین‌تر می‌کند.نفر سومی که هر دو دوستش دارند،نه فقط یک نفرشان به طور مخفیانه!!! قصه من و عشق تو......
ما را در سایت قصه من و عشق تو... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabzroo بازدید : 110 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 15:51

‏مردمانی که در سواحل اقیانوس اطلس زندگی می کنند به صید خرچنگ آبی مشغولند.آنها خرچنگ هایی را که صید می کنند در سبد می اندازند. اگر فقط یک خرچنگ در سبد باشد، روی سبد درپوش می گذارند؛ اما وقتی چند خرچنگ صید کرده باشند، هرگز درپوش سبد را نمی گذارند.چون هرکدام از خرچنگ ها برای بیرون‏ آمدن، دیگری را به کناری می کشد. بنابرای هرگز هیچ کدام موفق به فرار نمی شوند.این شیوه ی انسان های ناموفق است. آنها دست به هر کاری می زنند تا دیگران را از پیشرفت باز دارند و مانع جلو رفتن آنها شوند. آنها برای نگهداشتن دیگران در سبد، از هر وسیله ای استفاده می کنند..... قصه من و عشق تو......
ما را در سایت قصه من و عشق تو... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabzroo بازدید : 91 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 15:51

آدمیزاد سختشه که بگه "به من توجه کن"...برای همین قیل و قال راه میندازه،عصبی میشه،داد میزنه،قهر میکنه،فرار میکنه،با خودش و زمین و زمان لج میکنه،برای اینکه به چشم بیاد؛برای اینکه دیده بشه!.تو فقط میبینی که چشماشو میبنده و داد میزنه و هیچی نمیشنوه؛اون داره میپره و دستاشو تکون میده و میگه "هی! من اینجام! ببین منو!"داره میگه "به من توجه کن."و میدونی چقدر درموندست این جمله؟سراسر استیصال...و وقتی به زبون بیاد، اگه به زبون بیاد؛ دیگه گفتن و نگفتنش، فرقی نداره! قصه من و عشق تو......
ما را در سایت قصه من و عشق تو... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabzroo بازدید : 89 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 15:51